خواص گیاه شنبلیله:
کاهش دردهای قاعدگی:
در سال 2015 مطالعهای از نوع كارآزمايي باليني دو سوكور با ١٠١ نفر انجام و نتایج آن در مجله The Journal of Urmia Nursing and Midwifery Faculty منتشر شد. نمونههـا از نظر شدت ديسمنوره مشابهسازي شده و سپس بهصورت تصادفي در دو گروه ٥٠ و ٥١ نفري قرار گرفتند. کپسول دانه شنبليله حاوي ٩٠٠ ميليگرم پودر دانه روزي سه بار و هر بار ٢ الي ٣ عدد طي سه روز اول قاعدگي و در طي دو سيكل تجويز گرديد. به افراد گروه كنترل، کپسولهايي مشابه با همان دستورالعمل و حاوي نشاسته تجويز شد (گروه دارونما). یافتهها نشان دادند که قبل از مداخله ازنظر شدت درد بين دو گروه اختلاف وجود نداشت. در سيکل اول و دوم بعد از مداخله اخـتلاف معنيداري مشاهده شد. اختلاف ميانگين شدت درد در گروه دانه شنبليله قبل از مداخله و سيکل اول و دوم بعد از مداخله معنيدار بود.
طول مدت درد بين دو سيکل در گروه دارونما به لحاظ آماري معنيدار نبود، اما در گروه دانه شنبليله طول مدت درد بين دو سيکل به لحاظ آماري کاهش معنيداري داشت.
ولي فقط شدت بيحالي در گروه دارونما کاهش نشان داد. در طول پژوهش هيچ عارضه جانبي در گروهها گزارش نشد. با توجه به نتايج، نظر ميرسد شنبليله ميتواند باعث كاهش شدت ديسمنوره شود.
تسکین علائم یائسگی:
در سال 1390 مطالعهای با هدف بررسی تأثیر دانهي شنبلیله و بذر کتان بر شدت و دفعات گُر گرفتگی انجام و نتایج آن در مجله طب مکمل منتشر شد. طی این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده 60 زن یائسه با شکایت گُر گرفتگی، به دو گروه مساوي تقسیم شدند. به گروه اول روزانه 6 گرم دانهي شنبلیله و به گروه دیگر 25 گرم بذر کتان به مدت 4 هفتهي متوالی داده شد. عدم قاعدگی در 12 ماه اخیر، داشتن فشارخون طبیعی، عدم مصرف داروهاي ضداضطراب، ضدافسردگی، هورمونهاي استروژن پروژسترون در 6 ماه اخیر، آنتی کوآگولانتها، داروهاي ضدالتهاب غیر استروئیدي مثل ایبوپروفن و عدم ابتلا به آسم و آلرژي معیارهاي ورود به مطالعه بودند و معیارهاي خروج از مطالعه شامل: عدم مصرف صحیح داروهاي گیاهی، ایجاد تحریکات پوستی و حساسیت به داروها و تغییر محل زندگی بودند. در آغاز مطالعه، هفتهي چهارم و هفتهي هشتم، شدت و دفعات گُر گرفتگی بررسی و مورد تجزیه و تحلیل آماري قرار گرفت. شدت گُر گرفتگی در هفته هشتم در گروه بذر کتان 1/389 (1/614 و 1/163) و در گروه بذر شنبلیله 1/767 (1/992 و 1/541) بود. دفعات گُر گرفتگی در هفته هشتم در گروه شنبلیله با میانگین 1/149(373 /1 و 926/ 0) و تعداد گُر گرفتگی در گروه بذر کتان با میانگین 1/322 (1/542 و 1/102) به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که بذر شنبلیله و بذر کتان تعداد و شدت گُر گرفتگی زنان یائسه مورد مطالعه را کاهش داده است.
تنظیم قند خون:
فیبرهای رژیمی فواید قابل توجهی بر افراد با دیابت شیرین (ملیتوس) ایجاد میکند. دانههای شنبلیله منبعی عالی از فیبرهای رژیمی هستند و بنابراین در زمینه دیابت مفید هستند. شنبلیله حاوی فیبر (موسیلاژی و خنثی) است. همچنین حاوی تریگونولین، آلکالوییدی مؤثر بر گلیکوزوریا (سطوح گلوکز در ادرار))، است. کارآزماییهای بالینی جامع و آزمایشهای حیوانی انجام شده توسط موسسه ملی تغذیه در هند، اثر مفید شنبلیله در هر دو دیابت نوع 1 و 2 را نشان داده است.
در مطالعهای دیگر مشاهده شد که 17 نفر از 21 نفر بیمار مبتلا به دیابت شیرین غیروابسته به انسولین که 15 گرم شنبلیله روزانه دریافت کردند، کاهش قابل توجه در گلوکز خون، بدون هیچ تغییری در سطوح انسولین، نشان دادند. اثر کاهنده قند خون پودر دانه شنبلیله در یک کارآزمایی انسانی شامل60 بیمار دیابتی غیروابسته به انسولین مطالعه شد. در طول دوره آزمایشی 25 گرم پودر دانه شنبلیله به 2 دوز مساوی تقسیم شد و به رژیم غذایی افزوده و در طول ناهار و شام مصرف شد. گلوکز خون ناشتا پایین آورده شد و تحمل گلوکز بهبود یافت. دفع قند به طور قابل توجهی کاهش پیدا کرد. سطوح هموگلوبین گلایکه و انسولین نیز کاهش یافت. وقتی 25 گرم دانه شنبلیله به افراد دیابتی به مدت 21 روز داده شد، بهبودی قابل توجه در پاسخ گلوکز پلاسما مشاهده شد، درحالیکه سطوح انسولین کاهش یافت.
تنظیم کلسترول خون:
اثر مصرف پودر دانههای جوانهزده شنبلیله در نمونههای انسانی مورد مطالعه قرار گرفت. مصرف دانههای جوانهزده (در دو سطح 12/5 و 18 گرم روزانه به مدت 1 ماه) منجر به اثر هیپوکلسترولمیک (کاهنده لیپید خون) شد. در سطح بالای مصرف (18 گرم دانه جوانهزده)، کاهش قابل توجه در کلسترول کل و LDL مشاهده شد. تغییرات قابل توجهی در سطوح کلسترول HDL و VLDL و تریگلیسرید در افراد مشاهده نشد. شنبلیله اثر هیپوکلسترولمیک را از طریق افزایش دفع اسیدهای صفراوی و استرولهای خنثی مدفوع ایجاد می کند؛ حذف کلسترول ذخیره شده در کبد نیز در این ویژگی دخیل بود.
افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی:
اثر مکمل پودر دانه شنبلیله در رژیم غذایی (به مدت 30 روز در یک دوز 2 گرم بر کیلوگرم وزن بدن) بر پراکسیداسیون لیپید و وضعیت آنتیاکسیدانی در رتهای دیابتی شده با آلوکسان مطالعه شده است. در رتهای دیابتی افزایش پراکسیداسیون لیپید و افزایش حساسیت به استرس اکسیداتیو به دلیل حذف آنتیاکسیدانهای کبد، کلیه و پانکراس مشاهده شد که درمان رتها با پودر دانه شنبلیله باعث شد که آنها به سطح طبیعی برگردند.
اثر حفاظتی عصاره آبی دانهها بر فعالیت Ca2+ -ATPase (یک نوع پروتئین انتقالدهنده کلسیم از غشای سلول) در هموژنیت کبد در حضور یون آهن دوبار مثبت یا آسکوربات در شرایط in vitro (در محیط مصنوعی خارج از بدن موجود زنده) نیز بررسی شد. فعالیت Ca2+ -ATPase در کبد توسط عصاره آبی تقریبا 80 درصد فعالیت اولیه حفظ شد. یافتهها نشان میدهند که بخش محلول دانهها میتواند مسئول ویژگی آنتیاکسیدانی باشد.
تقویت سیستم ایمنی بدن:
فعالیت "تعدیل کننده سیستم ایمنی" عصاره آبی دانههای شنبلیله در موشهای نر Swiss albino از طریق درمان حیوانات با سه دوز از عصاره (50، 100 و 250 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به مدت 10 روز ارزیابی شد. به طور کلی، شنبلیله اثری محرک بر عملکردهای ایمنی در موش داشت.
بهبود عملکرد غده تیروئید:
در رتهای دیابتی، گونههای اکسیژن فعال (ROS) باعث آسیب در تیروئید شد، که با کاهش در سطوح TSH و افزایش در سطوح T4 در مقایسه با نمونه کنترل، به اثبات رسید. در واقع اختلال عملکرد تیروئید میتواند با هایپرگلایسمی (قند خون بالا) نیز توضیح داده شود که با سمیت کبدی و اختلال عملکرد کلیوی مرتبط میشود. اثرات محافظتی دانههای شنبلیلهی افزوده شده به رژیم غذایی، برروی استرس اکسیداتیو و اختلال عملکردی در کلیه، تیروئید و کبد رتهای دیابتی شده با آلوکسان مورد بررسی قرار گرفتند. دیابت ناشی از آلوکسان باعث:
- افزایش سطوح گلوکز، کلسترول کل و تریگلیسرید در خون
- افزایش فعالیتهای آلکالین فسفاتاز و ترانس آمینازها در خون
- افزایش سطوح کراتینین، اوره و پروتئین در خون
- کاهشی در سطح TSH و افزایشی در سطح تیروکسین آزاد در پلاسما شد. علاوه بر این، استرس اکسیداتیوی مشاهده شد که از طریق افزایش سطح پراکسیداسیون لیپیدها و فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز به دلیل کاهش فعالیتهای گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در بافت های کبد و کلیه ثابت شد. وقتی که پودر دانه های شنبلیله در دوز 100 (گرم بر کیلوگرم) به رژیم غذایی به مدت 30 روز افزوده شد، تمامی این پارامترها به طور قابل توجهی به مقادیر نرمال تغییر رویه دادند. در نتیجه، پودر دانههای شنبلیله اثرات مفید برروی سمیت کبدی، نفروپاتی و اختلال عملکرد تیروئید و استرس اکسیداتیو در رتهایی دیابتی شده با آلوکسان نشان داد. این ویژگی میتواند به حضور ترکیبات آنتی اکسیدانی مانند پلیساکاریدهای پیچیده و فنولیک اسیدها نسبت داده شود.
در مطالعه ای دیگر عصاره دانه شنبلیله در دوز 200 (میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) اثر بهبوددهندگی بر تیروئید پرکار در نمونه رت داشت. پرکاری تیروئید با تزریقهای روزانه اِل- تیروکسین در دوز 300 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن ایجاد شد.
فرم مشاوره تخصصی طب سنتی "رایگان"
بهبود کم خونی:
در یک کارآزمایی بالینی تصادفی 30 دانش آموز زن 22-20 سال در سن باروری که در معرض رژیم غذایی و شرایط محیطی معمول قرار داشتند برای مطالعه انتخاب شدند. افراد مورد مطالعه به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. گروهی که پودر دانه شنبلیله را در دوز 5 گرم به شکل خوراکی روزانه برای 3 ماه متوالی دریافت کرده بود افزایشی قابل توجه در سطوح هموگلوبین خون، در مقایسه با گروهی که آن را دریافت نکرده بود، نشان داد. این کارآزمایی بالینی ثابت کرد دانههای شنبلیله غنی از پروتئینها با اسیدهای آمینه ضروری، آهن، آسکوربات و فولات هستند که ویژگی های مقوی و مغذی دارند. شنبلیله اثرات مفید برای افزایش هموگلوبین خون دارد و میتواند به جلوگیری و درمان آنمی (کم خونی) کمک بیشتری کند.
ضد سرطان:
عصاره دانه شنبلیله در دوز 200 (میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به طور قابل توجهی هایپرپلازی سینه ناشی از 7، 12- دی متیل بنزن (آلفا) آنتراسن را مهار کرد و بروز آن را در رتها کاهش داد. این مطالعه پیشنهاد کرد که اثرات محافظتی شنبلیله در برابر سرطان سینه میتواند به دلیل افزایش آپوپتوز (مرگ برنامه ریزی شده سلول) باشد.
یک رژیم حاوی پودر دانه شنبلیله بروز تومور کولون و پراکسیداسیون لیپید در بافت کبد را در رتهای درمان شده با 1،2- دی متیل هیدرازین (کارسینوژن کولون) کاهش داد و همچنین فعالیتهای کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون اِس- ترانسفراز و گلوتاتیون پراکسیداز را در کبد افزایش داد.
تسکین زخم معده:
در سال 2011 مطالعهای با هدف تشخیص اثر دانههای شنبلیله بر زخم لایه مخاطی معده ناشی از آسپرین در رتها انجام و نتایج آن در مجله World Journal of Dairy & Food Sciences منتشر شد. 48 رت نر آلبینو نژاد Sprague Dawley به گروه کنترل نرمال و 5 گروه با زخم معده ناشی از آسپرین تقسیم شدند: گروه درمان نشده (کنترل مثبت) و گروههای درمان شده با دارو، عصاره دانههای شنبلیله، روغن شنبلیله و پودر شنبلیله. گروههای رت تحت درمان با عصاره، روغن و پودر شنبلیله یک کاهش قابل توجه در "درصد نسبت درمانی" و کاهش در "درصد اسیدیته کل"، در مقایسه با گروه تحت درمان با دارو نشان دادند. این مشاهدات نشان داد که دانههای شنبلیله پتانسیل ضد زخم معده دارند.
افزایش پراکسیداسیون لیپید ناشی از اتانول نیز توسط دانههای شنبلیله جلوگیری میشود. شنبلیله پتانسیل آنتی اکسیدانی موکوس (مخاط) معده را افزایش میدهد و از این رو میتواند آسیب مخاطی را کاهش دهد. با تحقیقات مختلف میتوان نشان داد که فراکشن ژل محلول حاصل از دانههای شنبلیله نسبت به امپرازول، در جلوگیری از تشکیل زخم مؤثرتر است.
بهبود عملکرد کلیه:
در سال 2007 اثر مهاری عصاره آبی دانههای شنبلیله بر شکلگیری سنگهای کلیوی کلسیم اگزالات ناشی از اتیلن گلیکول با آمونیوم کلراید آزمایش شد. در پایان آزمایش تمامی کلیهها از بدن رتها خارج شدند و برای احتمال مکانهای سنگ یا کریستال به طور میکروسکوپی بررسی شدند. مقدار کلسیم کل در بافت کلیه ارزیابی شد. نمونه خون برای تشخیص سطوح کلسیم، فسفر، کراتینین و اوره نیز گرفته شد.
نتایج نشان دادند که مقدار کلسیفیکاسیون (تجمع کلسیم) در کلیهها و مقدار کلسیم کل بافت کلیه در رتهای درمان شده با شنبلیله، در مقایسه با گروه درمان نشده، به طور قابل توجهی کاهش یافت. در نتیجه، شنبلیله میتواند در درمان بیماران با سنگ کلسیمی دستگاه ادراری مفید باشد.
افزایش شیر مادران:
اثر دانه شنبلیله بر میزان تولید شیر و درصد چربی به مدت 9 هفته در 21 بز شیرده مورد مطالعه قرار گرفت. بزها به سه گروه براساس میزان شنبلیله در خوراک (صفر، 25 و 50 درصد)، به ترتیب به سه گروه A، B و C تقسیم شدند. تمام رژیمهای غذایی مشابه بودند. میزان تولید شیر روزانه و درصد چربی به طور هفتگی ثبت شدند. گروه B به طور قابل توجهی میزان تولید روزانه شیر و درصد چربی بیشتری نسبت به دو گروه دیگر نشان داد. اگرچه، گروه C میزان تولید شیر روزانه و درصد چربی پایینتری را نسبت به گروه کنترل نشان داد. تفاوت قابل توجهی در پروتئین کل، گلوبولین، آلبومین، کلسترول، گلوکز و لیپیدهای کل در میان هر سه گروه مشاهده نشد.
اما، بنابر نتایج مطالعهای که در سال 2013 انجام شد، حجم شیر یا سطوح پرولاکتین در بین مادرانی که شنبلیله یا آنهایی که دارونما دریافت کرده بودند، از لحاظ آماری اختلافی نداشتند.
تنظیم فشار خون:
اختلال عملکرد اندوتلیال یک بیماری است که با القاء اختلالات مختلف مانند آترواسکلروزیس (تصلب شرایین)، فشارخون بالا، دیابت شیرین (ملیتوس) و غیره مرتبط میشود. روغن ضروری حاصل از شنبلیله در ترکیب با سایر روغنهای ضروری برای کاهش فشار خون سیستولیک در رتهای مبتلا به فشار خون خود به خودی بهکار برده شده است. گیرنده سروتونین (5-HT) نقش مهمی در بهبود فشار خون بالا دارد و فعالیت ضد پرفشاری خون عصاره متانولی و فراکشن متانولی دانههای شنبلیله میتواند تا حدودی به دلیل آنتاگونیسم گیرنده سروتونین2B (5-HT2B) باشد.
در مطالعهای درمان 6 هفتهای با عصاره متانولی دانههای شنبلیله (100 میلی گرم بر کیلوگرم در روز، خوراکی) در رتهای نر ویستار که از طریق رژیم با فرکتوز زیاد یا محلول فروکتوز 10 درصد به فشار خون بالا مبتلا شدند، نشان داد که دانههای شنبلیله اثر ضد پرفشار خون قابل توجهی دارند.
ادرارآور:
فیتوکمیکالهای فعال شامل ترپنوییدها، آلکالوییدها، فلاوونوییدها، گلیکوزید استروئیدی مسئول فعالیت ادرارآور شناخته شدهاند. این ترکیبات فعال، در عصارههای دانه شنبلیله وجود دارند که میتوانند مسئول فعالیت ادرارآور و "فعالیت حذف سدیم از طریق ادرار" باشند.
عصاره آبی و بنزنی شنبلیله "فعالیت ادرارآور" در یک روش وابسته به دوز را از طریق افزایش حجم ادرار و همچنین "فعالیت حذف سدیم از طریق ادرار" را از طریق افزایش سطوح نسبت یونهای سدیم به پتاسیم در رتهای ویستار نشان داده است که میتواند برای درمان فشار خون بالا مورد استفاده قرار بگیرد.
تقویت استخوان ها و مفاصل:
شنبلیله در درمان استئومیلیت (عفونت استخوان) و سل استخوانی در کودکان مؤثر است. به دلیل دارا بودن آهن، فسفر، کربوهیدراتها، دیاستازها و سایر مواد نیتروژنی موجود در این گیاه، میتواند برخی از بیماریهای ناشی از بیاشتهایی و ضعف و لاغری را از بین ببرد. همچنین از آن میتوان برای موارد مختلفی که تجویز مکملهای آهن و فسفر ضروری است، استفاده کرد.
تسریع کاهش وزن:
مطالعات نشان دادند که موادغذایی غنی از فیبرهای رژیمی و پروتئین ترشح هورمون ضداشتها و انسولینوتروپیک (محرک یا مؤثر بر تولید و فعالیت انسولین)، پپتید-1شبه گلوکاگون ((GLP-1)، کاهنده سطوح قند خون با افزایش ترشح انسولین) را به منظور بهبود تحمل گلوکز و کاهش روند افزایش وزن، افزایش میدهند.
در برخی مطالعات تأکید شده است که مکمل عصاره دانه شنبلیله در کاهش وزن بدن و بافت چربی مؤثر است.
مکانیسم احتمالی شاید به دلیل تخلیه کربوهیدراتها از بدن قبل از ورود به جریان خون باشد که باعث کاهش وزن میشود؛ همچنین مقدار زیاد فیبر محلول در شنبلیله که ساختاری ژلاتینی را تشکیل میدهد میتواند اثراتی بر آهسته کردن هضم و جذب غذا از روده داشته باشد و حس سیری را ایجاد کند.
در مطالعهای نتایج نشان داد که مصرف خوراکی عصاره دانه شنبلیله در دوزهای 150 و 300 (میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به مدت 4 هفته به طور قابل توجهی تجمع چربی را کاهش داد. بنابر نتایج شنبلیله مقاومت بدن را از طریق افزایش مصرف اسیدهای چرب به عنوان یک منبع انرژی بهبود داد. نتایج این مطالعه در سال 2006 در مجله Journal of Nutritional Science and Vitaminology منتشر شد.
ضد التهاب:
در سال 2010 مطالعهای با هدف ارزیابی پتانسیل ضد التهاب عصارههای دانه شنبلیله با استفاده از اِدِم پنجه رت ناشی از کاراگینان در مقایسه با داروی ضد التهاب دیکلوفناک پتاسیم (10 میلی گرم بر کیلوگرم، خوراکی) انجام و نتایج آن در مجله Drug Invention Today منتشر شد.
عصارههای آبی و اتانولی که به طور متوالی از دانههای شنبلیله استخراج شدند، 1 ساعت پیش از القاء التهاب در محدوده دوز 50، 100 و 200 (میلی گرم بر کیلوگرم خوراکی) استفاده شدند.
اِدِم پنجه رت با تزریق 0/1 میلی لیتر از محلول 1 درصد (وزنی/حجمی) کاراگینان به پنجه عقبی سمت چپ رتها القاء شد.
نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره اتانولی شنبلیله در دوز 200 (میلی گرم بر کیلوگرم) باعث کاهش قابل توجه التهاب، در مقایسه با حیوانات گروه دریافت کننده عصاره آبی شنبلیله، شد.
ویژگی ضدالتهاب شنبلیله احتمالا به دلیل حضور ساپونینها و فلاوونویید است. فلاوونوییدها به عنوان آنتیاکسیدان و مهارکنندههای بالقوه سیکلواکسیژناز، لیپواکسیژناز و نیتریک اکساید سنتاز عمل میکنند.
رفع یبوست:
فیبر شنبلیله میتواند برای درمان یبوست مفید باشد و پیشرفت دیورتیکولوز و دیورتیکولیت (از بیماریهای ناحیه کولون) را تأخیر بیاندازد. فیبر شنبلیله میتواند مدفوع را از طریق حبس آب نرم کند و زمان انتقال آن از طریق روده را به حداقل برساند، همچنین میتواند به ثابت و مداوم نگه داشتن دفعات مدفوع کمک کند.
افزایش قدرت باروری:
سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) یکی از شایعترین اختلالات هورمونی در میان زنان در سنین باروری است که باعث سیکلهای قاعدگی نامنظم، موی زائد بدن یا صورت، سقط جنین و ناباروری میشود. در سال 2015 مطالهای بر روی 50 زن 45-18 سال مبتلا به PCOS و غیریائسه انجام و نتیجه آن در مجله International Journal of Medical Sciences منتشر شد. در این مطالعه 2 عدد کپسول 500 میلی گرمی عصاره دانه شنبلیله که با حدود 40 درصد ساپونینهای فروستانولی غنیسازی شده بود روزانه در طول یک دوره 90 روزه متوالی مصرف شد. مطالعه برای تشخیص کارآمدی این عصاره بر کاهش حجم و تعداد کیستهای تخمدان انجام شد.
تقریبا 46 درصد از جمعیت مورد مطالعه کاهش در سایز کیست و 36 درصد افراد انحلال کامل کیست را نشان دادند. ذکر این موضوع مهم است که 71 درصد افراد بازگشت سیکل قاعدگی منظم را بعد از اتمام درمان گزارش کردند و 21 درصد افراد متعاقبا باردار شدند. به طور کلی، 94 درصد بیماران از این رژیم سودبردند. افزایش قابل توجه در سطوح هورمون LH و FSH در مقایسه با مقادیر اولیه مشاهده شد.
این عصاره به طور قابل توجهی حجم و تعداد کیستهای تخمدان را کاهش داد.
....................................................................................................................................................
خواص گیاه گزنه :
افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی:
ترکیبات فنلی موجود در گزنه می تواند یون های فلزی را کَلات کنند(با آنها باند تشکیل دهند) و بدین ترتیب از غلظت آنها در پراکسیداسیون چربی ها بکاهند. عوامل کلات کننده با کاهش پتانسیل رداکس(اکسیداسیون و احیاء) سبب تثبیت شکل اکسیدشده ی یون فلزی می شوند. خنثی شدن H2O2 توسط گزنه را می توان به ترکیبات فنلی آن نسبت داد که می توانند به H2O2 الکترون دهند و آن را به آب تبدیل و خنثی کنند.
ادرارآور:
پژوهشی که نتایج آن در ژورنال Iraqi Journal of Veterinary Sciences منتشر شد، خاصیت دیورتیک(ادرار آور) عصاره ی آبی گزنه در خرگوش ها را نشان داد. کاربرد عصاره ی گزنه در این حیوانات باعث افزایش حجم ادرار و دفع یون سدیم شد. این اثر گزنه مشابه داروی فروزماید بود. محققان معتقدند که می توان خاصیت دیورتیک گزنه را به اثر بازدارنده ی آن بر پذیرنده ی آدنوزین A1 نسبت داد.
بهبود عملکرد کلیه:
برپایه ی پژوهشی در نشریه ی کومش، عصاره ی گزنه اثرات سمی ناشی از جنتامایسین در موش های صحرایی را کاهش داد. جنتامايسين از آنتی بيوتيك های آمينوگليكوزيدی است كه در درمان عفونت های ناشی از باكتری های گرم منفی استفاده می شود.
سبب دارا بودن عوارض جانبی مثل سميت كليوی، استفاده از آن محدود شده است. این مطالعه نشان داد که عصاره ی گزنه احتمالاً از طریق کاهش تنش اکسیداتیو و ایجاد اثرات ضد التهابی و گشادکنندگی رگی می تواند در بهبود اثر سمی جنتامایسین بر کلیه مؤثر باشد. عصاره ی گزنه حاوی لیکوپن است که یک آنتی اکسیدان است و با به دام اندازی رادیکال های آزاد از نکروز سلول ها(مرگ سلول بر اثر آسیب) جلوگیری می کند.
بهبود عملکرد غده تیروئید:
ترکیبات استروئیدی که در گزنه هم موجود اند، سبب کاهش پروتئین های انتقال دهنده ی هورمون های تیروئیدی در سرم خون می شوند. این کاهش به نوبه ی خود از میزان هورمون های T3 (تری یدوتیرونین) و T4 (تیروکسین یا تترا یدو تیرونین) می کاهد. فلاونوئیدها با ممانعت از فعالیت آنزیم تیروپراکسیداز(مسئول بیوسنتز هورمون های تیروئیدی) سبب کاهش میزان این هورمون ها می شوند. فلاونوئیدها با ممانعت از فعالیت آنزیم دیدیناز نوع 1(آنزیمی که ید را از این هورمون ها جدا می کند و آن را برای سنتز مجدد هورمون، دراختیار غده ی تیروئید قرار می دهد) و پیشگیری از معدنی شدن ید در سلول های تیروئید باعث تغییراتی در میزان هورمون های تیروئید هم می شوند.
فرم مشاوره تخصصی طب سنتی "رایگان"
بهبود عملکرد قلب و عروق:
نتایج حاصل از بررسی اثر عصاره ی اتانولی گزنه بر درمان آریتمی(غیر طبیعی بودن ضربان قلب) فوق بطنی در قلب خرگوش ها، نقش بالقوه ی ضد آریتمی عصاره ی هیدروالکلی این گیاه را نشان داد. یافته ها حاکی از آنند که احتمالاً گزنه با مهار پمپ سدیم-پتاسیم وابسته به انرژی، اثر خود را اعمال می کند. برپایه ی مطالعاتی که روی حیوانات آزمایشگاهی انجام شد، عصاره های گزنه پروفایل چربی را بهبود می بخشند و از تجمع پلاکت جلوگیری می کنند. پلاکت ها در لخته شدن خون نقش دارند و انعقاد نابجای خون می تواند باعث سکته ی قلبی شود. عصاره ی آبی برگ گزنه که به موش های صحرایی داده شد از تجمع پلاکتیِ ناشی از ترومبین (فعال کننده ی پلاکت) جلوگیری کرد. به نظر می آید فلاونوئیدها مسئول این قدرت بازدارندگی باشند.
بهبود عملکرد کبد:
گزنه بر کبد اثر حافظتی دارد. این گیاه یک آنتی اکسیدان قوی است که رادیکال های آزاد را می شکند و سبب کاهش تنش اکسیداتیو می شود. گزنه، فعالیت آنزیم های آریل استراز و کاتالاز را در بافت کبد افزایش می دهد و می تواند از فیبروز (ورم اَنساج لیفی) و سیروز کبدی (التهاب شدید کبد) جلوگیری کند. گزنه، این کار را با فعالیت های آنتی اکسیدانی و تنظیم سیستم ایمنی انجام می دهد.
بهبود عملکرد دستگاه گوارش:
گیاه گزنه موجب محافظت از مخاط روده ی باریک می شود. براساس نظر پژوهشگران این امر می تواند به سبب بهبود سیستم عصبی با سازوکارهای کاهش تولید سوربیتول باشد. این گیاه، با کاهش مناسب قند خون از افزایش گلوکز در داخل سلول هم، جلوگیری می کند و سبب بهبود خون رسانی و ترمیم بافت ها می شود. گزنه از تجمع گلوکز و در نتیجه سوربیتول در سلول های عصبی که باعث آسیب این سلول ها می شود پیشگیری و از بروز نوروپاتی (اختلال در اعصاب) جلوگیری می کند. در نتیجه، عملکرد سلول های عصبی روی پرزهای روده بهتر شده و آتروفی(تحلیل رفتگی) آنها بهبود می یابد. همچنین با بهبود خون رسانی، در ترمیم مخاط روده نقش دارد و می تواند با ترمیم پیوستگی مخاط، از ورود پاتوژن ها جلوگیری کند و در نتیجه سبب کاهش فعالیت عوامل التهابی و عوارض ناشی از آن، از قبیل تخریب، خونریزی و نکروز شود.
تنظیم قند خون:
در آزمایشی مصرف عصاره آبی گزنه به مقدار 250 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، اثر مثبتی بر کاهش گلوکز خون در رت های دیابتی شده با آلوکسان داشت. در پژوهش دیگری، مقدار گلوکز سرم و مقاومت به انسولین در رت های نر پس از مصرف عصاره هیدروالکلی برگ گزنه، کاهش یافت. همچنین مصرف عصاره برگ گزنه در رت های دیابتی، سبب افزایش ترشح انسولین از پانکراس و در نتیجه، کاهش قند خون شد. محققان، در پژوهش دیگری که نتایج آن در سال 2017 در ژورنال Pharm Anal Acta منتشر شد، گزارش کردند که مصرف خوراکی عصاره آبی گزنه، در مدت زمان شش ساعت، سبب کاهش گلوکز پلاسما در موش های سوری دیابتی شد.
در برخی منابع، گزار شده است که دلیل کاهش قند خون به دنبال مصرف گزنه، اثر این گیاه بر فعالیت سلول های بتای پانکراس، افزایش حساسیت به انسولین یا فعالیت شبه انسولینی این گیاه است. محققان افزایش ترشح انسولین از سلول های بتای جزایر لانگرهانس و یا آزادسازی انسولین از ذخایر آن را مسئول کنترل دیابت می دانند. برخی هم مکانیسم این عمل را کاهش آلبومین گلیکوزیله و فروکتورآمین می دانند. عده دیگری اثر گزنه بر مهار آلفاگلوکوزیداز را عامل کاهش قند خون ذکر کرده اند. مکانیزم های پیشنهادی دیگر، عبارتند از افزایش مصرف محیطی گلوکز، افزایش سنتز گلیکوژن کبدی، بازدارندگی از جذب روده ای گلوکز، کاهش شاخص گلایسمی کربوهیدرات ها و کاهش اثر گلوتاتیون. مطالعات فیتوشیمیایی گزنه، بیانگر حضور تانن ها، ساپونین ها، فلاونوئیدها، آلکالوئیدها و فنل ها در این گیاه هستند. فلاونوئیدهای کوئرستین و فرولیک سید بر سلول های بنای پانکراس اثر دارند و سبب بهبود تکثیر این سلول ها و در نتیجه افزایش ترشح انسولین در رت های دیابتی می شوند.
تنظیم کلسترول خون:
نتایج آزمایشی که روی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد، اثر مثبت عصاره ی گزنه بر وضعیت لیپیدی و فشار خون را نشان داد. در این آزمایش، عصاره ی گزنه سبب کاهش سطح تری گلیسرید و فشار خون سیستولی و افزایش کلسترول مفید(HDL) شد. محققان معتقدند این اثرات گزنه می تواند، به دلیل وجود فلاونوئیدها در این گیاه باشد. طبق گفته های محققان، ممکن است یکی از سازوکارهای احتمالی در نتیجه ی مصرف گزنه، افزایش فعالیت لیپوپروتئین لیپاز باشد که منجر به کاهش تری گلیسرید می شود.
ازطرفي، ساپونين و تانن موجود در گزنه مي تواند جذب روده اي چربي را کاهش داده و با مهار کلسترول استراز سبب افزايش نسبتHDL به LDL شود.
تنظیم فشار خون:
پژوهش هاي آزمايشگاهی نشان مي دهند گزنه داراي
خاصيت کاهندگي فشارخون است. گزنه موجب گشادی عروق و در نتيجه، کاهش فشارخون مي شود که اين اثر را به واسطه ي نيتريک اکسيد اعمال می کند. در پژوهشی روی موش های صحرايی، مشخص شد گزنه موجب کاهش فشار خون می شود. در بيماران مبتلا به ديابت نوع ۲، فشارخون اوليه با مقاومت به انسولين در ارتباط است و افزايش ترشح انسولين و حساسيت به انسولين با تأثير بر استيل کولين منجر به انبساط عروق و کاهش فشارخون مي شود. به نظر مي رسد فلاونوئیدهای موجود در گزنه مسئول این تأثیرها باشند.
افزایش قدرت باروری:
در ژورنالIranian Journal of Reproductive Medicine نتایج آزمایشی منتشر شد که اثر گزنه بر جلوگیری از صدمات وارده به اسپرم بر اثر مصرف نیکوتین در موش های سوری را بررسی کرد. براساس این نتایج، عصاره ی هیدروالکلی گزنه باعث افزایش کیفیت اسپرم و بازدارندگی از صدمات ناشی از نیکوتین بر ویژگی های اسپرم (تعداد و تحرک آنها) شد.
افزایش تحرک سلول های اسپرم بر اثر مصرف گزنه می تواند به دلیل بازدارندگی از فعالیت کانابینوئیدها (ترکیباتی که برخی پذیرنده های سیستم عصبی را فعال می کنند) باشد. این مواد با فعال کردن پذیرنده های CB1 در اسپرم ها، تحرک سلول های اسپرم را کاهش می دهند.
ضد التهاب:
عصاره ی گزنه قادر است در کاهش التهاب حاد و مزمن مؤثر باشد. در پژوهشی، عصاره ی این گیاه در کاهش التهاب گوش موش های صحرایی مؤثر بود. گزنه قادر بود التهاب ناشی از تزریق فرمالین در کف پای حیوانات را هم، کاهش دهد. احتمالاً فلاونوئیدهای عصاره ی گزنه از طریق مهار آزادسازی واسطه های التهابی محیطی توانسته اند میزان التهاب را کم کنند. مهار آزادسازی سیتوکین ها که از مهم ترین واسطه های التهابی هستند، توسط عصاره ی گزنه گزارش شده است .
ضد آلرژی:
بر اساس پژوهشی در ژورنال Phytotherapy Research، عصاره گزنه می تواند التهابی را که منجر به بروز علائم آلرژی می شود مهار کند. این گیاه اثر بازدارندگی بر پذیرندۀ هیستامین1 دارد. عصاره گزنه از طریق مهار آنزیم های مسیر التهابی از جمله COX-1 و COX-2 از تشکیل پروستاگلاندین ها جلوگیری می کند.
بهبود عملکرد مجاری ادراری:
آزمایش های انجام شده، اثر مثبت ریشه ی گزنه در کاهش بروز مشکلات مجاری ادراری مرتبط با BPH(بزرگی خوش خیم پروستات) و کاهش اندازه ی پروستات را نشان داده اند.
....................................................................................................................................................
خواص گیاه گشنیز:
کاهش اضطراب و استرس:
کاربردهای بالینی بنزودیازپینها به عنوان ضد اضطراب با عوارض جانبی ناخواسته آنها محدود میشوند. در طب سنتی ایران گشنیز برای تسکین اضطراب و بیخوابی توصیه شده است.
در سال 2011 مطالعهای با هدف آزمایش اثر ضد اضطرابی عصاره آبی دانه گشنیز در مدل حیوانی انجام و نتیجه آن در مجله IJRPC منتشر شد.
اثر ضد اضطراب عصاره آبی دانه های گشنیز در دوزهای 50، 100 و 200 (میلی گرم بر کیلوگرم، درون صفاقی) در موشهای آلبینو جنس نر با استفاده از تست elevated plus- maze آزمایش شد. مدل رفتاری elevated plus- maze ابزاری برای سنجش اضطراب است. در این مدل رفتاری، عصاره آبی در دوز 200 (میلی گرم بر کیلوگرم) اثر ضد اضطرابی نشان داد.
ضد افسردگی:
مطالعهای با هدف آزمایش مکانیسم احتمالی عملکرد عصاره آبی دانه گشنیز بر سیستم عصبی مرکزی موشها انجام شد. براساس نتایج گشنیز اثر شبه ضد افسردگی داشت و در دوزهای 200 و 400 (میلی گرم بر کیلوگرم، خوراکی) بهطور قابل توجهی زمان بیحرکتی را در طول آزمون معلق ماندن دُم (TST)کاهش داد. عصاره دی اتیل اتر دانههای گشنیز اثر ضد افسردگی قابل توجهتری نسبت به عصاره آبی نشان داد. مکانیسم عملکرد گشنیز میتواند به افزایش در سطوح نورآدرنالین و سروتونین در هیپوکامپ و قشر جلویی مغز مرتبط شود. این مطالعه در سال 2011 انجام و نتایج آن در مجله International Journal of Research in Ayurveda and Pharmacy منتشر شد.
بهبود کیفیت خواب:
عصارههای آبی، هیدروالکلی و روغن ضروری دانههای گشنیز فعالیت آرامبخش- خوابآور دارند. عصارههای آبی، هیدروالکلی و روغن ضروری دانههای گشنیز (100، 200، 400 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم) به طور داخل صفاقی در موشهای آلبینو جنس نر، 30 دقیقه قبل از تزریق پنتوباربیتال (مسکن یا خوابآور کوتاه اثر،40 میلی گرم بر کیلوگرم) به کار برده شدند. تأخیر در به خواب رفتن و طول مدت خواب ثبت شدند. عصاره آبی مدت زمان خواب ناشی از پنتوباربیتال را در دوزهای 200، 400 و 600 (میلی گرم بر کیلوگرم) طولانی کرد. عصاره هیدروالکلی در دوزهای 400 و 600 (میلی گرم بر کیلوگرم) زمان خوابیدن ناشی از پنتوباربیتال را در مقایسه با گروه تحت درمان با سالین افزایش داد. روغن ضروری مدت زمان خواب ناشی از پنتوباربیتال را فقط در دوز 600 (میلی گرم بر کیلوگرم) افزایش داد.
ضد تشنج:
در سال 2000 اثرات ضد تشنج عصارههای آبی و اتانولی دانههای گشنیز در موشها به منظور ارزیابی کاربرد سنتی این گیاه مطالعه و نتایج آن در مجله Archives of Iranian medicine منتشر شد. آزمون پنتیلن تترازول (PTZ) برای تشخیص اثرات ضد تشنج استفاده شد.
هر دو عصاره های آبی و اتانولی شروع تشنجهای کلونیک (نوعی از تشنج) را به تأخیر انداخت و فعالیت ضد تشنجی عصاره های با دوز بالا (5 میلی گرم بر کیلوگرم) مشابه فنوباربیتال (قرصی برای درمان انواع مختلف صرع به خصوص در کودکان) در دوز 20 (میلی گرم بر کیلوگرم) در آزمون PTZ بود. نتایج تاکید دارند که عصاره های آبی و اتانولی دانه های گشنیز اثر مفیدی بر تشنج دارند.
ضد میکروب:
اثر ضد باکتریایی عصارههای آبی و اتانولی بخشهای مختلف گشنیز در برابر 9 باکتری بیماریزای متفاوت که از ادرار، خون، مدفوع و مایع مغزی- نخاعی بیماران مختلف جداسازی شده بودند مطالعه شد. باکتریها شامل Burkhella capacia، اشرشیاکلی، آنتروباکتر کلواکه، Gamella morbillorum، استرپتوکوکهای آلفا - همولیتیک، کلبسیلا پنومونیه، پروتئوس میرابیلیس، استرپتوکوک پنومونی و سالمونلا تیفی بودند. عصاره آب سرد دانههای گشنیز اثر مهاری برعلیه برخی باکتریهای تحت آزمایش داشت. به عبارت دیگر، عصارههای اتانولی دانهها، برگها و ساقهها طیف وسیعی از فعالیت ضدباکتریایی را نشان دادند و بالاترین مقادیر ناحیه مهاری برعلیه باکتریهای کلبسیلا پنومونیه (Klebsiella pneumonia) و پروتئوس میرابیلیس (Proteus mirabilis) ثبت شد.
بهبود عملکرد مغز:
اعتقاد بر این است که گشنیز میتواند برخی از درجات فراموشی را در کودکی که مادرش در طول بارداری گشنیز مصرف کرده، القاء نماید. مطالعهای با هدف ارزیابی اثر عصاره دانه گشنیز بر یادگیری در موشهای نسل دوم انجام و نتایج آن در سال 2011 در مجله Psychology Research and Behavior Management منتشر شد.
عصاره اتانولی 2 درصد گشنیز در روغن آفتابگردان به عنوان روغن حامل حل شد و به موشهای مادر در دوز 100 (میلی گرم بر کیلوگرم، درون صفاقی) در طول دوره شیردهی به مدت 25 روز در فواصل 5 روزه تزریق شد. پس از تغذیه موشهای نوزاد با شیر مادر، یادگیری آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.
اگرچه عصاره گشنیز اثر منفی در کوتاه مدت (1 ساعت) پس از دوره آموزشی نشان داد ولی یادگیری موشها را در ارزیابیهای بعدی (24 ساعت و 1 هفته پس از دوره آموزشی) تقویت کرد. در نتیجه گشنیز یادگیری را در طول دوره زمانی کوتاه پس از آموزش بهبود نمیدهد، اما یادگیری پس از مصرف گشنیز در طولانی مدت میتواند بهبود یابد.
افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی:
اثر پیش تغذیه با پودر دانه گشنیز (CSP) در سطح 10 درصد بر استرس اکسیداتیو ناشی از هگزا کلرو سیکلو هگزان (HCH) در کبد رت مطالعه و نتایج آن در سال 2001 در مجله Nutrition Research منتشر شد. پیش تغذیه با CSP افزایش در محتواهای دی اِنهای کونژوگه (CDS)، هیدروپراکسید و مالون دی آلدهیدِ (MDA) ناشی از HCH در کبد را کاهش داد. نتایج گزارش شده اثر آنتی اکسیدانی دانه های گشنیز را در برابر شکلگیری رادیکال های آزاد ناشی از HCH در کبد رت را استنباط می کنند.
در مطالعهای دیگر اثر آنتی اکسیدانی دانههای گشنیز در رتهای تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب مورد مطالعه قرار گرفت. کاهش قابل توجه در سطوح پراکسیدهای لیپید، اسیدهای چرب آزاد و گلوتاتیون، در مقایسه با گروه کنترل، مشاهده شد در حالیکه فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی افزایش یافت.
تنظیم کلسترول خون:
عملکرد کاهنده لیپید و آنتی اکسیدانی گشنیز در خرگوش های تغذیه شده با کلسترول مورد بررسی قرار گرفت. تغذیه با کلسترول (500 میلی گرم / کیلوگرم/ وزن بدن/ روزانه) به مدت 120 روز افزایشی در سطوح کلسترول کل، فسفولیپید، تری گلیسرید، کلسترول LDL و کلسترول VLDL سرم ایجاد کرد در حالیکه نسبت کلسترول HDL به طور قابل توجهی نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. تغییرات در پارامترهای آنتی اکسیدانی همزمان با افزایشی در پراکسیداسیون لیپید کبدی و کاهش در گلوتاتیون (GSH) و فعالیت کاتالاز رخ داد.
پس از درمان با عصاره متانولی 70 درصد گشنیز در دوز 500 (میلی گرم / کیلوگرم/ وزن بدن/ روزانه)، سطح پراکسیداسیون لیپید کاهش یافت درحالیکه محتوای گلوتاتیون و فعالیت کاتالاز بالارفت. پس از مصرف گشنیز کاهش در پروفایل لیپید سرم و افزایش نسبت HDL مشاهده شد. تغذیه با عصاره گشنیز دفع مدفوعی کلسترول و فسفولیپیدها را افزایش داد.
ضد التهاب:
پتانسیل ضدالتهابی روغن گشنیز در آزمون The Ultraviolet (UV) Erythema در شرایط in vivo (درون بدن موجود زنده) بررسی شد. آزمون The Ultraviolet (UV) Erythema یکی از متداول ترین روش ها برای بررسی توانایی ضدالتهابی فرآورده های پوستی موضعی در شرایط in vivo است.
40 داوطلب در این مطالعه شرکت داده شدند. نواحی مورد آزمایش در پشت بدن تحت تابش اشعه فرابنفش B (UV-B) در دوزی مشخص قرار گرفتند. پس از آن، نواحی مورد آزمایش به مدت 47 ساعت با لیپولوسیون حاوی 0/5 یا 1 درصد روغن گشنیز تحت درمان قرار گرفتند.
هیدروکورتیزون (1 درصد) و بتامتازون والرات (0/1 درصد) در دارونما به عنوان نمونه کنترل مثبت استفاده شدند.
اثر مواد آزمون بر اِریتمای (قرمزی غیرطبیعی پوست در مواردی مانند التهاب) ناشی از اشعه UV پس از 48 ساعت اندازهگیری شد.
علاوه بر این، تحملپذیری پوست نسبت به فرآوردههای مورد آزمایش بر پوستی که تحت تابش نبود مورد ارزیابی قرار گرفت. در مقایسه با دارونما، لیپولوسیون حاوی 0/5 درصد روغن گشنیز به طور قابل توجهی اریتمای ناشی از فرابنفش را کاهش داد، اما تأثیر آن به اندازهی هیدروکورتیزون نبود. تحملپذیری پوست نسبت به هر دو غلظت روغن گشنیز بسیار عالی بود.
ضد درد:
مطالعه ای با هدف بررسی نقش گشنیز بر درد حاد و مزمن با روش آزمون فرمالین در موشها انجام و نتایج آن در سال 2004 در مجله Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences منتشر شد.
در این مطالعه 35 موش آلبینو جنس نر در 5 گروه استفاده شدند. عصاره گشنیز (100 و 200 میلی گرم / کیلوگرم) یا سالین به طور داخل صفاقی 30 دقیقه پیش از آزمون فرمالین تزریق شدند. ملاکهای ارزیابی درد مدت زمان لیسیدن و بالا نگه داشتن پا در طی مراحل حاد (۵ دقیقه اول) و مزمن (۱۵ تا ۴۰ دقیقه) بعد از تزریق فرمالین (۲۵ میکرولیتر از محلول ۵%) در پنجه راست حیوان بود.
براساس نتایج عصاره گشنیز اثر ضد درد بر درد حاد و مزمن در هر دو دوز داشت اما دوز بالاتر مؤثرتر بود. بنابراین عصاره گشنیز می تواند درد حاد و مزمن ناشی از تزریق فرمالین را تعدیل کند.
تنظیم قند خون:
دانههای گشنیز به عنوان دارویی سنتی برای درمان دیابت استفاده میشوند. ویژگی آنتی اکسیدانی و بهدام اندازی/ حبس رادیکالهای آزاد دانهها در شرایط آزمایشگاهی مطالعه شد و همچنین اثر مصرف دانهها بر استرس اکسیداتیو در کلیه رتهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بررسی شد.
گنجاندن پودر دانه در رژیم غذایی منجر به پایین آمدن قابل توجه گلوکز خون و بالا رفتن سطوح انسولین در رتهای دیابتی شد. همزمان اثر مفید بر تعادل اکسیدان - آنتی اکسیدان در کلیه نیز مشاهده شد. افزودن پودر دانه گشنیز نه تنها فرایند آسیب پراکسیداسیونی را مهار کرد بلکه به طور قابل توجهی آنزیمهای آنتی اکسیدانی و سطوح آنتی اکسیدان را در رتهای دیابتی مجدد فعال کرد.
همچنین دانهها "فعالیت بهدام اندازی" در برابر سوپراکسیدها و رادیکالهای هیدروکسیل در روشی وابسته به غلظت نشان دادند.
مطالعات نشان دادند که تخریب جزایر پانکراس در رتهای دیابتی تحت درمان با پودر دانه گشنیز نیز کاهش یافت. نتایج نشان دادند که دانههای گشنیز علاوه بر ویژگیهای ضد قند خون بالا، ویژگیهای آنتی اکسیدانی نیز دارند.
بهبود عملکرد قلب و عروق:
اثر پیشگیرانه گشنیز بر آسیب قلبی از طریق مدل سمیت قلبی ناشی از ایزوپروترنول (نوعی داروی قلبی) در رتهای جنس نر مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن در مجله Food and Chemical Toxicology منتشر شد. رتها با عصاره متانولی دانههای گشنیز در دوزهای 100، 200 یا 300 (میلی گرم بر کیلوگرم، خوراکی) به مدت 30 روز تحت درمان اولیه قرار گرفتند و پس از آن در 2 روز آخر به آن ها ایزوپروترنول (85 میلی گرم / کیلوگرم وزن بدن) داده شد.
رتهای درمان شده با ایزوپروترنول افزایش پراکسیداسیون لیپید، کاهش سطوح آنتی اکسیدانهای درونزا و ATPآزها در بافت قلبی همراه با افزایش لیپیدهای پلاسما و شاخصهای آسیب قلبی را نشان دادند. در رتهای تحت درمان اولیه با گشنیز (دوزهای 200 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) نسبت به تمامی این تغییرات به طور قابل توجهی پیشگیری یا استقامت ایجاد شد. نتایج نشان دادند که عصاره متانولی گشنیز توانایی جلوگیری از انفارکتوس میوکاردی (حمله قلبی) را دارد.
تسکین زخم معده:
اثر درمان اولیه با گشنیز بر صدمات مخاطی معده ناشی از سدیمکلرید، سدیمهیدروکسید، اتانول، ایندومتاسین و تجمع ترشحات اسیدی معده به دلیل انسداد پیلور (انسداد خروجی معده) در رتها بررسی شد. درمان اولیه در دوزهای خوراکی 250 و 500 میلی گرم بر کیلوگرم، باعث محافظت در برابر زخم معده و تجمع ترشحات اسیدی معده ناشی از انسداد پیلور شد.
اثر محافظتی در برابر آسیب ناشی از اتانول بر بافت معده میتواند به دلیل ویژگی حبس رادیکال آزاد ترکیبات آنتی اکسیدانی مختلف (لینالول، فلاوونوییدها، کومارین ها، کاتچین ها، ترپن ها و ترکیبات پلی فنولی) موجود در گشنیز باشد.
بهبود عملکرد کبد:
اثر پودر دانه گشنیز (CSP) بر استرس اکسیداتیو ناشی از دی متیل هیدرازین (DMH) و سمیت در رتها بررسی شد. رت ها به مدت 12 هفته تحت درمان نگهداری شدند. نتایج نشان داد که مصرف DMH منجر به افزایش در پراکسیداسیون لیپید کبدی مرتبط با کاهش در سطوح گلوتاتیون (GSH)، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز و گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز شد.
ترکیب پودر دانه گشنیز 10 درصد و دی متیل هیدرازین (DMH)، مالون دی آلدهید (MDA) را در بافت کبد به طور قابل توجهی در مقایسه با رتهایی که فقط دی متیل هیدرازین مصرف کردند، کاهش داد. کاهش در فعالیتهای سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از DMH با مصرف پودر دانه گشنیز 10 درصد نرمال شد. ترکیب پودر دانه گشنیز و دی متیل هیدرازین (DMH) باعث کاهش قابل توجهی در مالون دی آلدهید و افزایش در فعالیت کاتالاز در مقایسه با گروه کنترل شد.
دانههای گشنیز باعث اثرات مفید از طریق کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دی متیل هیدرازین و افزایش در میزان عوامل آنتی اکسیدانی/ سمزدا در بافتها شد.
ادرارآور:
فعالیت دیوریتیک (ادرارآور) حاد عصاره آبی دانه گشنیز در رتها ارزیابی شد. عصاره آبی دانه گشنیز از طریق تزریق داخل وریدی مداوم (120 دقیقه) در دو دوز (40 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم) در رتهای ویستار تحت بیهوشی به کار برده شد. فوروزماید (10 میلی گرم / کیلوگرم)، یک داروی استاندارد ادرارآور به عنوان داروی مرجع استفاده شد. دفع آب و الکترولیتها (سدیم، پتاسیم و کلراید) در ادرار و نرخ فیلتراسیون گلومرولی (برابر با دفع کراتینین) مشخص شد. عصاره آبی خام دانه های گشنیز میزان تولید ادرار، دفع الکترولیتها و نرخ فیلتراسیون گلومرولی را در روش وابسته به دوز افزایش داد. قابلیت فوروزماید به عنوان یک عامل "ادرارآور" و "دفعکننده املاح از طریق ادرار" بیشتر بود. به نظر میرسد مکانیسم عمل عصاره گیاه مشابه مکانیسم عمل فوروزماید باشد.
ترمیم و جلوگیری از پیری پوست:
اثر محافظتی گشنیز در برابر ضایعات پوستی مشابه درماتیت تماسی (CD) ناشی از 2،4- دینیتروکلروبنزن در موش ها مطالعه شد. استفاده گشنیز در دوزهای 1-0/5 درصد بر پوست پشت بدن موشها، پیشرفت ضایعه پوستی مشابه درماتیت تماسی را مهار کرد. گشنیز پیشرفت این ضایعه پوستی را در موش ها از طریق تنظیم واسطههای ایمنی مهار کرد و میتواند درمان جایگزین مؤثری برای بیماریهای تماسی باشد.
افزایش قدرت باروری:
اثر عصاره آبی دانه های گشنیز بر قدرت باروری در رتهای ماده مطالعه شد که شامل اثرات بر چرخه فحلی (مدت زمانی که در آن جنس ماده آماده باروری است)، لانه گزینی، از دست دادن رویان، سقط جنین، نقص جنین و سطوح پروژسترون سرم در روزهای 5، 12 و 20 بارداری بود. عصاره در دوزهای 250 و 500 (میلی گرم / کیلوگرم، خوراکی) در روش وابسته به دوز باعث اثر ضد لانه گزینی قابل توجهی شد اما باعث سقط کامل نشد. درمان حیوانات در طول روزهای هشتم تا دوازدهم و دوازدهم تا بیستم بارداری هیچ گونه فعالیت سقط جنین قابل توجهی نداشت.
تغییر قابل توجهی در وزن و طول جنینهای رتهای درمان شده با عصاره گشنیز وجود نداشت و مورد غیرطبیعی در اندامهای فرزندان متولد شده مشاهده نشد.
عصارهها باعث کاهش قابل توجه در سطوح پروژسترون سرم در روز پنجم بارداری شد که میتواند مسئول اثر ضد لانه گزینی عصاره گشنیز باشد.
تنظیم ضربان قلب:
توانایی ضد آریتمی دانههای گشنیز در تاچی کاردیا (ضربان تند قلب) ناشی از باریم کلرید و برادیکاردی (کاهش ضربان قلب) ناشی از پتاسیم کلرید در رتها ارزیابی شد. ضربان قلب و نوار قلب (الکتروکاردیوگرام) در طول دوره آزمایشی ثبت شد. تغییرات در شاخص های زیستی بیوشیمیایی قلبی نیز پارامترهای مورد مطالعه بودند.
در گروههای کنترل مثبت (باریم کلرید و پتاسیم کلرید)، شاخص های زیستی قلبی به طور قابل توجهی در سرم افزایش یافت. مطالعه در دو فاز "درمانی" و "پیشگیرانه" انجام شد. در هر دو موارد درمانی و پیشگیرانه، در گروه تحت درمان با دانه های گشنیز افزایش سطوح آنزیمها و شاخصهای زیستی قلبی که افزایش یافته بودند، با مصرف دانههای گشنیز به طور قابل توجهی کاهش یافتند.
الگوی الکتروکاردیوگرام نشان داد که گیاه مورد مطالعه توانایی ضد آریتمی بسیار خوبی در فاز درمانی دارد. توانایی ضد آریتمی در فاز پیشگیرانه نیز امیدوارکننده بود اما در مقایسه با فاز درمانی کمتر بود.
درمان رتها با گشنیز (100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) ضربان قلب را طبیعی کرد و آریتمی قلبی (اختلال در ریتم قلب) را کاهش داد.
ضد سرطان:
اثر بیوشیمیایی دانههای گشنیز بر پارامترهای لیپید در سرطان کولون ناشی از 1،2- دی متیل هیدرازین (DMH) در رتها مطالعه شد. اثرات بیوشیمیایی دانههای گشنیز (پودر دانههای گشنیز 10 درصد افزوده شده به رژیم غذایی) بر پارامترهای لیپیدی بافت در رتهای مبتلا به سرطان کولون ناشی از 1،2- دی متیل هیدرازین (DMH) پس از 15 هفته و 30 هفته مطالعه شد. رژیم غذایی حاوی گشنیز فقط در مدت 15 هفته اولیهی مصرف ماده سرطانزا به رتها داده شد.
در این مطالعه در گروه DMH (گروه کنترل) کاهش در غلظت کلسترول، نسبت کلسترول به فسفولیپید و افزایش قابل توجه در سطح فسفولیپید در مقایسه با گروه مصرفکننده گشنیز مشاهده شد. گروه تغذیه شده با گشنیز افزایش بسیار زیادی در وزن خشک مدفوع، استرولهای خنثی و اسیدهای صفراوی مدفوع در مقایسه با گروه DMH داشت. بنابراین، گشنیز نقش محافظتی در برابر اثرات زیانآور حاصل از متابولیسم لیپید در سرطان کولون به صوت تجربی ایفا میکند.
فرم مشاوره تخصصی طب سنتی "رایگان"
بهبود عملکرد عصبی - شناختی:
در سال 2013 اثر استنشاق روغن فرار گشنیز (1 درصد و 3 درصد، روزانه، به مدت 12 روز) بر عملکرد حافظه فضایی در مدل رت بیماری آلزایمر بررسی و نتایج آن در مجله Physiology & Behavior منتشر شد. قرار گیری در معرض روغن فرار گشنیز اثرات مثبت بر شکلگیری حافظه فضایی در رتهای مبتلا به آلزایمر داشت.
با بررسی شاخصهای استرس اکسیداتیو در بافت هیپوکامپی رتهای مبتلا به آلزایمر، افزایش قابل توجه در فعالیتهای خاص آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کاهش در فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) همراه با بالارفتن سطح مالون دی آلدهید (MDA) مشاهده شد.
روغن فرار گشنیز به طور قابل توجه باعث کاهش فعالیتهای خاص آنزیمهای SOD و LDH و افزایش فعالیت GPX شد و افزایش سطح MDA را تعدیل کرد.
بنابر نتایج این مطالعه میتوان گفت استنشاق روغن فرار گشنیز اختلال حافظه فضایی را از طریق کاهش استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ رت کاهش میدهد.
تسریع کاهش وزن:
دانه های گشنیز به طور سنتی برای پایینآوردن کلسترول استفاده می شوند. در مطالعهای سنگ کیسه صفرا در موش های آلبینو از طریق خوراکدهی آنها با رژیم غذایی پرچرب (HFD) به مدت 8 هفته ایجاد شد. به رژیم غذایی پرچربِ گروه تحت درمان، پودر دانه گشنیز 10 درصد افزوده شد. درصد افزایش وزن، سطوح کلسترول کل و درجه سنگ کلسترولی کیسه صفرا در حیوانات آنالیز شدند.
دانههای گشنیز در کاهش ایجاد سنگ کلسترولی کیسه صفرا، جلوگیری از کلسترول بالا و افزایش وزن بیش از حد در نمونه های حیوانی مورد آزمایش مؤثر بود. نتایج این مطالعه در سال 2018 در مجله Adv Res Gastroentero Hepato منتشر شد.
